می‌توان خود را به خوش خیالی زد اما واقعیت‌های عریان کرونایی تلخ و جدی است. آنها به ما می‌گویند سال غم‌انگیزی پیش روی ماست و تصور اینکه همه چیز به زودی به روال عادی باز می‌گردد یک خیال باطل است.

كرونا فاصله اجتماعي

همشهری آنلاین سعی کرده علاوه بر انتشار اخبار و آمار مربوط به کرونا در کشور، تجارب دیگر کشورها و نظرهای مجموعه‌ای از متخصصان جهانی در خصوص این بیماری دردسر ساز را منشتر کند. در این میان دکتر نیما فاتح و دامون افضلی تا کنون ۱۴ مطلب مختلف را ترجمه و در اختیار همشهری آنلاین قرار داده‌اند.  

پانزدهمین ترجمه آنها مقاله‌ای است جامع از نیویورک‌تایمز که در آن با ۲۰ متخصص برجسه در حوزه‌های مختلف در خصوص کرونا صحبت شده است. اگر چه این متخصصان به انتقاد از خوش‌خیالی‌های جاری در آمریکا و نظرات ترامپ اشاره دارند اما واقعیت‌هایی که آنان می‌گویند جهانی است. شاید برای خوش‌باورها خواندن این مقاله بلند خوش‌آیند نباشد به ویژه وقتی می‌گویند " اجتناب از پیش‌بینی‌های غم‌انگیز برای سالِ آینده غیرممکن است. به گفته‌ متخصصان این که منع تردد به‌زودی خاتمه می‌یابد، قرصی ایمنی‌بخش تقریباً مهیا است، استادیوم‌ها و رستوران‌ها به‌زودی پُر خواهند شد، خیالی بیش نیست. "

  • بازخوانی جامع تجربه آمریکا | کروناویروس در آمریکا: سال پیشِ رو نیویورک‌تامیز. ۱۷ آوریل ۲۰۲۰. نویسنده :دونالد جی. مک‌نِیل جونیو. مترجمان: نیما فاتح، دامون افضلی

کروناویروس در حال گسترش از شهرهای بزرگ آمریکا به حومه‌های آن است و پیش‌رویِ آن در مناطق روستایی هم آغاز شده است. تصور بر این است که این ویروس میلیون‌ها تن از شهروندان را آلوده کرده و بیش از ۳۴ هزار نفر را کشته است.

ولی رییس‌جمهور ترامپ همین هفته توصیه‌هایی برای بازگشایی اقتصاد کشور پیشنهاد کرد و گفت بخشی از ایالات متحده به‌زودی چیزی شبیه حالت عادی را از سر می‌گیرند. هفته‌هاست که دیدگاه دولت به این بحران و به آینده‌ی ما امیدبخش‌تر از دیدگاه مشاوران پزشکی خودش و عموم دانشمندان بوده است.

در حقیقت برای هیچ‌کس روشن نیست که این بحران ما را به کجا خواهد بُرد. بیش از ۲۰ تن از متخصصان سلامت عمومی، پزشکی، اپیدمی‌شناسی و تاریخ نظرات‌شان درباره‌ی آینده را در مصاحبه‌هایی مفصل [با ما در این گزارش] به اشتراک گذاشتند. کِی می‌توانیم از خانه‌های‌مان خارج شویم؟ اگر واقع‌بینانه نگاه کنیم، چقدر با درمان یا واکسنی برای این بیماری فاصله داریم؟ چطور جلوی این ویروس را خواهیم گرفت؟

برخی احساس می‌کردند خلاقیت و ابتکار آمریکایی‌ها، زمانی که به‌تمامی درگیر کار شوند، شاید به پیشرفت‌هایی بینجامد و از شدت فشارِ [این بحران] بکاهد. آن‌ها می‌گفتند راهِ پیشِ رو به عوامل مختلفی بستگی دارد که [مدیریت‌شان] قطعاً دشوار ولی شدنی است: رویکردی به‌دقتْ مرحله‌بندی‌شده و تدریجی برای بازگشایی [جامعه و اقتصاد]، تست‌گیری گسترده و نظارت، درمان مؤثر، منابع مالی کافی برای کادرهای بخش درمان‌ــــ و نهایتاً واکسنی مؤثر.

ولی فعلاً اجتناب از پیش‌بینی‌های غم‌انگیز برای سالِ آینده غیرممکن است. به گفته‌ی بیشتر متخصصان این که منع تردد به‌زودی خاتمه می‌یابد، این که قرصی ایمنی‌بخش تقریباً مهیا است، این که استادیوم‌های فوتبال و رستوران‌ها به‌زودی پُر خواهند شد، کل این سناریویی که آقای ترامپ در جلسات خبری روزانه‌اش از آن رونمایی کرده است، خیالی بیش نیست.

دکتر هاروی وی. فاینبرگ، رییس سابق آکادمی ملی پزشکی، می‌گوید ’با آینده‌ی حزن‌انگیزی مواجه‌ایم‘.

آنچه او و دیگران پیش‌بینی می‌کنند مردم افسرده‌یی است که ماه‌هاست داخل خانه‌های‌شان به دام افتاده‌اندـــ تازه ممکن است افرادی که بیش از همه آسیب‌پذیرند مدت‌زمانِ طولانی‌تری در قرنطینه بمانند. آن‌ها از این نگران‌اند که واکسن در آغاز از چنگ دانشمندان بگریزد و شهروندانِ خسته و فرسوده [از قرنطینه]، علی‌رغم همه‌ی خطرات، محدودیت‌ها را کنار بگذارند و ویروس از این به بعد همراه‌مان باشد.

دکتر ویلیام شافنر، متخصص پزشکی پیشگیرانه در مدرسه‌ی پزشکی دانشگاه وندربیلت، می‌گوید: ’آن بخش خوش‌بینِ وجودم می‌گوید ویروس در تابستان کمتر خواهد شد و واکسن، نظیر یک شوالیه، از راه خواهد رسید. ولی دارم یاد می‌گیرم از سرشتِ ذاتاً خوش‌بین‌ام برحذر باشم‘.
بیشتر متخصصان معتقدند زمانی که این بحران تمام شود، کشور و اقتصاد آن به‌سرعت احیاء می‌شوند. ولی تا آن موقع، گریزی از دوره‌یی آکنده از رنج و مشقت نخواهد بود.
این که پاندمی دقیقاً چطور خاتمه خواهد یافت تا حدی به پیشرفت‌های پزشکی آینده، و نیز به نحوه‌ی رفتار تک‌تک آمریکایی‌ها تا آن موقع، بستگی خواهد داشت. اگر با دقت از خودمان و عزیزان‌مان محافظت کنیم، تعداد بیشتری از ما زنده می‌مانیم. اگر این ویروس را دست‌کم بگیریم، به سراغ‌مان خواهد آمد.

  • ممکن است آمریکایی‌های بیشتری از آنچه کاخ سفید تأیید کرده بمیرند

کوویدـ‌۱۹، بیماریِ به‌وجودآمده توسط کروناویروس، به ظن قوی حالا مهم‌ترین علت مرگ‌ومیر در ایالات متحده است. این ویروس از ۷ آوریل روزانه تقریباً بیش از ۱۸۰۰ آمریکایی را کُشته است؛ تازه این احتمال هم هست که آمار رسمی از تلفات واقعی کمتر باشد.
در مقام مقایسه، سکته‌ی قلبی و سرطان، در هر روز معمولاً موجب مرگِ به‌ترتیب ۱۷۷۴ و ۱۶۴۱ آمریکایی شده است.

بله، منحنی کروناویروس دارد وضع ثابتی پیدا می‌کند. ورودی بیمارستان‌های نیویورک، مرکز این اپیدمی، و بیماران کوویدـ‌۱۹ که در ICU بستری‌اند، در حال کاهش است. سرجمع مرگ‌ومیرها هرچند دیگر افزایشی نیست ولی هنوز هم وحشتناک است.

مدل اپیدمی‌شناختی‌یی که کاخ سفید اغلب به آن اشاره می‌کند توسط مؤسسه‌ی Health Metrics and Evaluation دانشگاه واشینگتن تهیه شده است؛ این الگو، در اصل، تا میانه‌ی تابستان ۱۰۰ هزار تا ۲۴۰ هزار مورد مرگ پیش‌بینی کرده است. این عدد فعلاً ۶۰ هزار است.
درحالی‌که این خبری دلگرم‌کننده و نویدبخش است، ولی برخی نگرانی‌های مهم را از دیده پنهان می‌کند. این مؤسسه فقط به [مرگ‌ومیرهای] تا ۴ آگوست می‌پردازد و صرفاً موج اول اپیدمی را توصیف می‌کند. اگر واکسنی در کار نباشد، انتظار می‌رود این ویروس تا سال‌ها همچنان پراکنده و پخش شودــــ در نتیجه، سرجمع مرگ‌ومیرها به مرور زمان افزایش خواهد یافت.

اهدافی که تا امروز به‌دست‌آورده‌ایم صرفاً از طریق تعطیل‌کردن کشور ممکن شده است؛ این وضع را نمی‌توان برای مدت نامعلومی ادامه داد. طرح ’مرحله‌به‌مرحله‘ی کاخ سفید برای بازگشایی کشور، هر چقدر هم که به دقت به‌اجرا درآید، قطعاً بر شمار مرگ‌ومیرها خواهد افزود. بیشترین امیدی که می‌شود داشت آن است که بتوانیم میزان مرگ‌ومیرها را به حداقل کاهش دهیم.

برآوردهای بلندمدتِ قابل‌اعتماد از میزان مرگ‌ومیر آمریکایی‌ها با هم فرق دارند، ولی همه‌ی این پیش‌بینی‌ها وحشتناک‌اند. متخصصان مختلفی که در ماه مارس به مرکز پیشگیری و مهار بیماری‌ها مشاوره داده‌اند پیش‌بینی کرده‌اند که این ویروس نهایتاً ۴۸ تا ۶۵ درصد از آمریکایی‌ها را مبتلا می‌کند و میزان کُشندگیِ آن کمتر از ۱ درصد خواهد بود. طبق این برآوردها اگر کاری برای متوقف‌کردنِ گسترشِ این ویروس انجام نشود، تا ۱.۷ میلیون نفر از مبتلایان را خواهد کُشت.

طبق پیش‌بینی مدلی که توسط پژوهشگران ایمپریال کالج لندن تهیه شده و رییس‌جمهور در ۳۰ مارس به آن اشاره کرد، اگر شرایط همین‌طور پیش‌برود [و هیچ واکسن یا درمانی کشف نشود]، تا ماه سپتامبر ۲.۲ میلیون نفر از آمریکایی‌ها خواهند مُرد.
در مقام مقایسه، در جنگ جهانی دوم حدود ۴۵۰ هزار آمریکایی کشته شد.

داده‌های محدودی که از چین در دست داریم، حتی از این هم ناامیدکننده‌تر است. این اپیدمی هم‌اکنون در چین متوقف شده است و تقریباً همه‌ی مبتلایانِ موج اول یا مرده‌اند یا بهبود یافته‌اند.

طبق گزارش‌های رسمی چین این کشور حدود ۸۳ هزار مورد ابتلا و ۴۶۳۲ مورد مرگِ ناشی از این ویروس داشته است‌ــــ بنابراین میزان کُشندگی آن بیش از ۵ درصد است. دولت ترامپ آمار چین را زیر سؤال برده ولی ارقام دقیق‌تری ارائه نکرده است.
میزان کُشندگیِ ویروس به‌شدت به میزان زمین‌گیرشدن بیمارستان‌ها و درصد موارد تست‌گیری بستگی دارد. طبق ارزیابی مرکز  Evidence-Based Medicine report، در هفته‌ی نخست ژانویه، زمان اوج بلبشو در ووهان، میزان کشندگیِ این ویروس در چین ۱۷ درصد بود؛ ولی این عدد در اواخر ژانویه فقط ۰.۷ درصد بود.

در آمریکا، بیمارستان‌های چندین شهر، از جمله نیویورک، در آستانه‌ی آشوب بودند. مقاماتِ هم ووهان و هم نیویورک وقتی دریافتند بسیاری از افراد به علت کوویدـ‌۱۹ با سکته‌ی قلبی، سکته‌ی مغزی و سایر بیماری‌ها و یا به این خاطر که آمبولانس به‌شان نرسیده در خانه‌های‌شان مرده‌اند، مجبور شدند در شمارِ مرگ‌ومیرها بازنگری کنند و آن‌ها را افزایش دهند.

در اپیدمی‌هایی که به‌سرعت گسترش می‌یابند، مبتلایانِ به‌مراتب بیشتری به بیمارستان‌ها هجوم می‌برند یا در خانه می‌میرند، و تعدادشان بیشتر از آن که پزشکان بتوانند از همه‌ی آن‌ها تست بگیرند؛ درعین‌حال، از مبتلایانی که علائم خفیفی دارند یا اصلاً هیچ علائمی ندارند، هرگز تست گرفته نمی‌شود. این دو عامل میزان حقیقیِ کُشندگی ویروس را به شیوه‌های متضادی مخدوش می‌کند. اگر شما نمی‌دانید که چه تعدادی از جمعیت مبتلا شده‌اند، به میزان کشندگی ویروس هم پی‌ نخواهید بُرد.

فقط زمانی که ده‌ها هزار تست پادتن انجام شده باشد، خواهیم دانست که چقدر ناقلِ خاموش ممکن است در ایالات متحده وجود داشته باشد. به گفته‌ی C.D.C. این رقم چه بسا یک‌چهارمِ آن‌هایی باشد که تست‌شان مثبت بوده. پژوهشگران ایسلندی می‌گویند این رقم شاید دو برابرِ این باشد.
دولت چین هم در حال بازنگریِ برآوردهای‌اش است. در ماه فوریه، بنا به نتیجه‌گیری یک مطالعه‌ی عمده، تنها ۱ درصد از مبتلایان ووهانی بدون علائم بودند. پژوهش جدید می‌گوید این رقم احتمالاً ۶۰ درصد بوده است. اختلاف بین پژوهش‌های علمی و دانش ما هنوز آن‌قدر وسیع است که برای به‌استیصال‌کشاندنِ اپیدمی‌شناس‌ها کفایت کند.

دکتر آنتونی اس. فائوچی، مشاور علمی گروه ضربت کروناویروس کاخ سفید، گفته است: ’یک مدل چیزی جز یک مدل نیست. وقتی داده‌های جدیدی به‌دست‌می‌آورید، [با این کار] مدل‌ها را هم تغییر می‌دهید‘.

این احتمال هم هست که خبرهای خوب در دلِ این مغایرت‌ها و ناهمخوانی‌ها دفن شود: ممکن است این ویروس تغییرشکل دهد و علائم‌اش خفیف‌تر شود. در واقعیت هم ویروس‌ها، [به مرور زمان]، معمولاً کمتر می‌شوند، چون گونه‌های بدون علائم به بدن‌های بیشتری منتقل می‌شوند. حتی ویروس آنفولانزای اسپانیاییِ سال ۱۹۱۸ هم نهایتاً در آنفولانزای فصلی H۱N۱ تحلیل رفت.

هرچند در لحظه‌ی کنونی دقیقاً نمی‌دانیم که این ویروس چقدر کُشنده یا انتقال‌پذیر است. ولی کامیون‌های سردخانه‌داری که بیرون بیمارستان‌ها پارک شده‌اند همه‌ی آنچه را باید بدانیم به ما می‌گویند: این از یک آنفولانزای فصلی به‌مراتب بدتر است.

  • منع تردد خاتمه خواهد یافت، ولی با شک‌ـ‌وـ‌تردید

هیچ کس دقیقاً نمی‌داند چند درصد از آمریکایی‌ها تاکنون مبتلا شده‌اندــــ برآوردها از ۳ درصد تا ۱۰ درصد متفاوت است؛ ولی احتمالاً برآورد مطمئن این است: دست‌کم ۳۰۰ میلیون از ما در برابر این ویروس هنوز آسیب‌پذیریم.

ایپدمی‌شناس‌ها بر سر این نکته توافق دارند که تا ظهور یک واکسن یا تمهید حفاظتی دیگری، هیچ سناریویی در کار نیست که در آن آفتابی‌شدنِ ناگهانیِ تعداد بسیار زیادی از مردم هیچ خطری در بر نداشته باشد. اگر آمریکایی‌ها دوباره، بدون توجه به هشدارهای متخصصان، بیرون بریزند، اوضاع احتمالاً تا سه هفته آرام به‌نظر خواهد رسید. پس از آن، اتاق‌های اورژانس دوباره پُر خواهد شد.

دکتر پتر جی. هاتِز، رئیس مدرسه‌ی ملی پزشکی حاره‌یی در کالج پزشکی بایلور، می‌گوید: ’تفکری جادویی وجود دارد که می‌گوید «همه مدتی آرام خواهیم گرفت و سپس واکسنی که نیاز داریم ساخته خواهد شد»‘.

توماس پویژو در مقاله‌ی فوق‌العاده پرطرفدارش در مدیوم (Coronavirus: The Hammer and the Dance؛ ۱۹ مارس) برقراری منع تردد در سراسر کشور را، چیزی که آن را hammer نامید، به‌درستی پیش‌بینی کرد و اظهار داشت این مرحله به مرحله‌ی جدید، که آن را dance نامید، منتهی خواهد شد، مرحله‌یی که در آن می‌شود بخش‌های ضروری اقتصاد، از جمله برخی مدارس و برخی کارخانه‌ها با حداقل کارکنان، را بازگشایی کرد.

هر مدل اپیدمی‌شناختی چیزی شبیه این دوره‌ی dance را پیش‌بینی می‌کند. هر مدلی فرض می‌گیرد که این ویروس هر وقت تعداد زیادی میزبان پیدا کند رشد خواهد کرد و [پس از آن] یک دوره منع ترددِ دیگر اجنتاب‌ناپذیر خواهد بود. این چرخه، سپس، تکرار می‌شود. در این مدل‌ها، منحنی‌های کاهش و افزایش مرگ‌ومیرها شبیه ردیف دندان‌های کوسه است.

مطابق پیش‌بینیِ این مدل‌ها افزایش‌های ناگهانیْ اجتناب‌ناپذیر است‌ــــ حتی وقتی استادیوم‌ها، کلیساها، سینماها، بارها و رستوران‌ها همچنان بسته باقی بمانند، تمام مسافرانی که از خارج کشور می‌آیند ۱۴ روز قرنطینه شوند و مسافرت‌های داخلی به‌شدت محدود شود تا مانع از آلودگی مجدد مناطقی که شدت ابتلا در آن‌ها پایین است توسط مناطق به‌شدت آلوده شد.

متخصصان می‌گویند هرچه محدودیت‌ها سختگیرانه‌تر باشد، مرگ‌ومیرها کمتر و فاصله‌ی بین دوره‌های منع تردد طولانی‌تر است. بیشتر این مدل‌ها فرض می‌گیرند تمام ایالات‌ها نهایتاً به تب‌سنجی گسترده، تست‌گیری سریع و رصد تماس‌های مبتلایان، آن‌طور که در آسیا معمول است، روی خواهند آورد.

حتی رهنودهای (!) آقای ترامپ، ’بازگشایی آمریکا از نو‘، که روز پنج‌شنبه صادر شد، سه مرحله فاصله‌گذاری اجتماعی دارد و پیشنهاد می‌کند آمریکایی‌های آسیب‌پذیر همچنان در خانه بمانند. این طرح [ضرورت] تست‌گیری، جداسازی و رصد تماس‌های مبتلایان را تصدیق می‌کند، ولی معلوم نمی‌کند که هزینه‌ی این تمهیدات چطور پرداخت خواهد شد یا برپاکردن‌شان چقدر زمان خواهد بُرد.

هرچند روز جمعه هیچ کدام از این توصیه‌ها مانع از آن نشد که رییس‌جمهور با انتشار توییت‌هایی برای تهییج معترضان در میشیگان، مینه‌سوتا و ویرجینیا برای مبارزه با برقرایِ منع تردد در ایالت‌های‌شان، توصیه‌های [روز قبلِ] خودش را نقض نکند.

چین اجازه نداد ووهان، نانجینگ و سایر شهرها تا زمانی که تمهیدات نظارتی شدید برای چهارده‌روز متوالی (دوره‌ی کمون یا تکوین این ویروس) هیچ مورد ابتلای جدیدی کشف نکردند، بازگشایی شوند. در قیاس با چین یا ایتالیا، تمهیدات کنترلیِ ایالات متحده هنوز شوخی بیش نیست.
آمریکایی‌ها می‌توانند از پروازهای داخلی استفاده کنند، با خودروهای‌شان هر جایی بخواهند بروند و در خیابان‌ها و پارک‌ها پرسه بزنند. به رغم محدودیت‌ها ظاهراً همه یک نفر را پیدا می‌کنند تا بی‌سروصدا قرار بازی بچه‌ها را تنظیم و بساط کباب را در حیاط‌پشتی خانه برقرار کنند یا با هم در اپلیکیشین‌ها قرار بگذارند.
در نتیجه، تاحدی به خاطر این کارها، آمریکا روزانه شاهد تا ۳۰۰ هزار مبتلای جدید بوده است. دکتر شافنر می‌گوید: ’مردم باید این را بفهمند که با پوشاندن صورت‌شان با دستمال هم پوکربازی‌کردن خطر دارد‘.
کشورهای آسیایی، علی‌رغم تمهیدات جدی‌شان، در مهارکردن این ویروس مشکل داشته‌اند.

چین، که روزانه حدود ۱۰۰ مورد ابتلای جدید گزارش کرده، اخیراً تمام سینماهای کشور را دوباره بسته است. سنگاپور تمام مدارس و مشاغل غیرضروری را تعطیل کرده است. ژاپن هم به تازگی وضعیت اضطراری اعلام کرده است (کره‌ی جنوبی هم مدت‌ها تلاش کرده است، ولی تازه روز یکشنبه، برای نخستین‌بار در دو ماه گذشته، شاهد تک‌رقمی‌شدن افزایش موارد جدید ابتلا بوده است).

Resolve to Save Lives، یک گروه طرفدار سلامت همگانی، که توسط دکتر توماس آر. فریدِن، مدیر سابق C.D.C.، راه‌اندازی شد، ه معیارهای دقیق و سخت‌گیرانه‌یی برای زمان بازگشایی اقتصاد و زمان تعطیل‌کردنِ آن منتشر کرده است.
بازگشایی کشور مستلزم کاهش موارد ابتلا به مدت دو هفته، رصد ۹۰ درصد تماس‌های مبتلایان و خاتمه‌ی ابتلای کادرهای بخش درمان، تدارک استراحت‌گاه‌هایی برای موارد ابتلای خفیف و بسیاری اهداف صعب‌الحصولِ دیگر است.
دکتر فریدن می‌گوید: ’باید کشور را کم‌کم بازگشایی کنیم، نباید اجازه دهیم برای بازگشایی کشور محدودیت‌ها یک‌دفعه برداشته شود. حالا وقت آن است که کار کنیم تا آن روز زودتر سر برسد‘.

  • ایمنی [در برابر این ویروس] به نوعی امتیاز در جامعه بدل می‌شود

آمریکایی را پیش چشم بیاورید که به دو طبقه تقسیم شده: آنهایی که از ابتلا به کروناویروس بهبود یافته‌اند و احتمالاً در برابر آن ایمن شده‌اند و آنهایی که هنوز در برابر آن آسیب‌پذیرند.

دکتر دیوید نابارو، نماینده‌ی ویژه‌ی سازمان بهداشت جهانی در حوزه‌ی کوویدـ‌۱۹، پیش‌بینی می‌کند: ’این نوعی دودستگی وحشتناک خواهد بود: آنهایی که پادتن دارند قادر خواهند بود به سر کار و مسافرت بروند، و علیه بقیه نوعی تبعیض روا داشته خواهد شد‘.

به این زودی، افرادی که احتمالاً ایمنی پیدا کرده‌اند کلی طالب دارند: از آنها خواسته می‌شود خون‌شان را برای [تهیه‌ی] پادتن اهدا کنند و بدون هراس تن به کارهای پزشکی پرمخاطره بسپارند.

دولت آمریکا خیلی زود مجبور خواهد شد راهی برای تأیید ایمنی واقعی افراد ابداع کند. دکتر دنیل آر. لوسی، متخصص پاندمی در مدرسه‌ی حقوق دانشگاه جورج‌تاون، می‌گوید تست پادتن‌های IgG، که هنگام تثبیت ایمنی در بدن تولید می‌شود، معقول خواهد بود. بسیاری از کارخانه‌ها بر روی این پادتن‌ها کار می‌کنند.

به گفته‌ی دکتر فائوچی کاخ سفید در حال بررسی گواهی‌نامه‌هایی، نظیر آنچه در آلمان پیشنهاد شده، است. چینی‌ها از کدهای RQ ی تلفن‌های همراه، که به اطلاعات شخصی صاحب گوشی متصل است و بنابراین دیگران نمی‌توانند آنها را به کار ببرند، استفاده می‌کنند.

صنعت فیلم بزرگسالان کالیفرنیا ایده‌یی مشابه را یک دهه پیش برای اولین‌بار اجرایی کرد. بازیگران برای اثبات این که تست اچ. آی. وی‌شان در ۱۴ روز گذشته منفی بوده، از یک اپلیکیشن تلفن همراه استفاده می‌کنند، تهیه‌کنندگان فیلم‌ها هم می‌توانند درستیِ این اطلاعات را در وب‌سایتی رمزگذاری‌شده بررسی کنند.

متخصصان پیش‌بینی می‌کنند وقتی آمریکایی‌های گرفتارِ قرنطینه و منع تردد ببینند که فلان همسایه‌های‌شان، که در برابر این ویروس ایمنی پیدا کرده‌اند، زندگی‌شان را ازسرمی‌گیرند و حتی شاید شغلی را که آن‌ها از دست داده‌اند به‌دست‌بیاورند، این که آنها هم شدیداً وسوسه شوند تا از طریق خودـ‌ابتلایی به آنها بپیوندند چندان هم دور از ذهن  نیست. شهروندان جوان‌تر، به‌ویژه، پیش خود حساب خواهند کرد که ریسک ابتلا به یک بیماری جدی چه بسا بهتر از فقر و انزوای [ناشی از قرنطینه] باشد.

دکتر میشله بری، مدیر مرکز نوآوری در بهداشت جهانی دانشگاه استنفورد، می‌گوید: ’دخترم، که در هاروارد اقتصاد می‌خوانَد، مدام به من می‌گوید لازم است گروه سنی او ’کرونا پارتی‘هایی داشته باشند تا بدن‌شان ایمنی پیدا کند و مشکل اقتصاد حل شود‘.

این اتفاق قبلاً هم رخ داده است. در دهه‌ی ۱۹۸۰ کوبا موفق شد اپیدمی کوچکِ ایدز را در این کشور مهار کند. دولت کوبا این کار را از طریق انتقال اجباری و بی‌رحمانه‌ی مبتلایان به اردوگاه‌های قرنطینه انجام داد. هرچند ساکنان این اردوگاه‌ها از همه‌چیز برخوردار بودند: از خانه‌های ویلایی و غذا و حقوق ماهانه و مراقبت‌های پزشکی گرفته تا گروه‌های تئاتر و کلاس‌های هنری.

به گفته‌ی دکتر جورج پرز آویلا، متخصص ایدز و همتای کوبایی دکتر فائوچی، شماری از جوانان بی‌خانمان کوبایی، از طریق سکس یا تزریق خون [آلوده]، خودشان را مبتلا کردند. بسیاری قبل از این که درمان ضدّویروسِ اچ‌آی‌وی به بازار بیاید جان‌شان را از دست دادند.

برای آمریکایی‌های جوان هم خودـ‌ابتلایی نوعی قمار خواهد بود. افراد چاق و کسانی که سیستم ایمنی‌شان ضعیف است به‌وضوح در مخاطره‌اند، ولی حتی آمریکایی‌ها لاغر و سالمِ بسیاری نیز قربانی کوویدـ‌۱۹ شده‌اند.

  • ویروس را تنها با منابع گسترده‌تر می‌توان مهار کرد

متخصصان می‌گویند دو سال آینده جسته‌وگریخته پیش خواهد رفت. وقتی افراد ایمنِ هرچه‌بیشتری به سرِ کار برگردند، قسمت‌های بیشتری از اقتصاد بهبود می‌یابد.

ولی اگر افراد زیادی، همزمان، مبتلا شوند، منع ترددهای جدید اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. برای پرهیز از این وضع تست‌گیری گسترده ضروری است.

به گفته‌ی دکتر فائوچی ’خودِ ویروس به ما خواهد گفت‘ چه وقت اوضاع ایمن و بی‌خطر است. منظور او زمانی است که معیار ملیِ صدها هزار تست روزانه در سراسر کشور عملی شود؛ گسترش هر نوع ویروسی را زمانی می‌توان تشخیص داد که درصد نتایج مثبت افزایش یابد.

دکتر شافنر می‌گوید شناسایی افرادی که تب‌شان بالاست، آن‌طور که توسط حرارت‌سنج‌های هوشمند کینزا ترسیم شده، ممکن است فقط نشانه‌ی اولیه‌یی به دست دهد.
ولی تست‌های تشخیصی از همان آغاز به مشکل برخورده‌اند. علی‌رغم تضمین‌های کاخ سفید، پزشکان و بیماران همچنان از تأخیرها و کمبودها گلایه دارند.
چندین متخصص تأکید می‌کنند ایالات متحده برای مهارکردن این ویروس باید جداسازی همه‌ی مبتلایان را، از جمله آنهایی را که صرفاً علائم خفیفی دارند، آغاز کند.
در آمریکا از کسانی که تست‌شان مثبت بوده خواسته می‌شود در خانه‌های‌شان، ولی دور از اعضای خانواده، بمانند.

شبکه‌های تلویزیونی پر شده از اخبار بهبودی شخصیت‌های معروف، نظیر کریس کومو از شبکه‌ی CNN که در زیرزمین خانه‌اش به تنهایی با کوویدـ‌۱۹ دست به گریبان است: درحالی که همسرش غذای او را روی پله‌ها می‌گذارد، بچه‌ها [از دور] برایش دست تکان می‌دهند و سگ‌های خانه هم به او نزدیک نمی‌شوند.

ولی حتی مورد آقای کومو هم نهایتاً نشان داد که چرا WHO قویاً با ایزوله‌کردن بیماران در خانه مخالف است. او روز چهارشنبه فاش کرد که همسرش هم به کرونا مبتلا شده است.

دکتر بروس آیل‌وارد، رییس تیم ناظری که WHO به چین اعزام کرد، می‌گوید: ’من اگر مجبور بودم فقط و فقط یک مداخله‌ی [اجباری] را انتخاب کنم، گزینه‌ی انتخابی‌ام جداسازی سریع تمام مبتلایان می‌بود‘.

در چین، هر کسی که نتیجه‌ی تست‌اش مثبت اعلام شد، حتی اگر علائم‌اش خفیف‌ بود، بالاجبار به بیمارستانی شبیه نقاهت‌گاه‌ها فرستاده می‌شد. این‌ها اغلب سالن‌های ورزشی یا مراکز اجتماعات محلی بودند که به کپسول‌های اکسیژن و دستگاه‌های سی‌تی‌اسکن مجهز شده بودند.
آنها در آنجا، زیر نظر پرستاران، بهبود می‌یافتند. این کار خطر ابتلای خانوده‌شان را کاهش می‌داد و بودن با سایر مبتلایان از ترس‌های برخی بیماران می‌کاست. پرستارها حتی برای بالابردن روحیه‌ی بیماران کلاس‌های رقص و ورزش برگزار می‌کردند و به آنها کمک می‌کردند تا ریه‌های‌شان را تمیز و عضلات‌شان را تقویت کنند.

متخصصان هنوز هم بر سر [راه‌اندازی] چنین مراکزی اختلاف نظر دارند. دکتر فاینبرگ، از نویسندگان مقاله‌ی ’ضرورت قرنطینه‌ی هوشمند در آمریکا‘ در نیویورک تایمز، مصرانه بر ضرورت ’قرنطینه‌ی اجباری و درعین‌حال انسانی‘ تأکید می‌کند.
در مقابل، مارک لیپسیچ، اپیدمی‌شناس مدرسه‌ی سلامت همگانی تی‌. ایچ. چان در هاروارد، با این ایده مخالف است: ’من برای جداکردن اجباریِ افراد از خانواده‌شان به حکومت‌مان اعتماد ندارم‘.

سرکوب یک ویروس، نهایتاً، مستلزم گرفتن تست از همه‌ی افرادی است که با مبتلایانِ شناسایی‌شده تماس داشته‌اند. ایالات متحده فاصله‌ی بسیاری از این هدف دارد.

کسی که در یک کارخانه یا یک رستوران کار می‌کند ممکن است با چندین و حتی صدها نفر تماس داشته باشد. در شهرستان سیچوان چین، مثلاً، هر مبتلای شناسایی‌شده‌یی به‌طور متوسط با ۴۵ نفر تماس داشته است.

C.D.C تقریباً ۶۰۰ رصدکننده دارد و دولت و دپارتمان‌های سلامت محلی این اواخر حدود ۱۶۰۰ نفر را استخدام کرده‌اند که بیشترشان برای رصد موارد ابتلا به سفلیس و سل بوده است.

چین فقط در ووهان ۹۰۰۰ نفر را استخدام کرده و آموزش داده است. دکتر فریدن اخیراً برآورد کرده است که ایالات متحده به دست‌کم ۳۰۰ هزار نفر نیاز خواهد داشت.

  • به این زودی خبری از واکسن نخواهد نبود

هرچند اخیراً آزمایش‌های انسانی محدودی بر روی سه واکسن (دوتا در آمریکا و یکی در چین) آغاز شده است، ولی دکتر فائوچی بارها متذکر شده که هر گونه تلاش برای ساختن واکسن دست‌کم ۱۲ تا ۱۸ ماه طول خواهد کشید.

همه‌ی متخصصانی که با فرایند تولید واکسن آشنایی دارند بر سرِ این که حتی این زمان‌بندی هم خوش‌بینانه است، توافق دارند. دکتر پل اُفّیت، واکسن‌شناس بیمارستان کودکان فیلادلفیا، متذکر شد که رکورد ساخت واکسن، برای واکسن اوریون، چهار سال است.

پژوهشگران بر سر آنچه برای سرعت‌بخشیدن به این فرایند باید انجام شود، اختلاف‌نظر شدیدی دارند. تکنیک‌های بیوتکنولوژی مدرن از پلتفرم‌های RNA و DNA استفاده می‌کنند که توسعه‌ی سریع‌ترِ واکسن‌ها را ممکن می‌کنند.

ولی آزمایش‌های بالینی زمان می‌بَرَد، تاحدی به این دلیل که هیچ راهی برای تسریع تولید پادتن در بدن انسان وجود ندارد.

همچنین، به دلایلی نامعلومی، قبلاً برخی از واکسن‌های کروناویروس، نظیر سارس، موجب ’بهبودیِ وابسته به پادتن‘ شده‌اند، و همین موجب می‌شود که واکسن‌گیرنده به‌جای این که در برابر ابتلا مقاوم‌تر شود، در برابر آن آسیب‌پذیرتر شود. در گذشته هم واکسن‌های ایدز و تب دانگ به‌طرز غیرمنتظره‌یی همین کار را کرده‌اند.

یک واکسن جدید معمولاً ابتدا در کمتر از ۱۰۰ داوطلب جوان سالم تست می‌شود. اگر واکسن مطمئن به‌نظربرسد و پادتن تولید کند، آن‌وقت واکسن به هزاران داوطلبِ دیگر (در این مورد، احتمالاً، کادرهای بخش درمان که در خط مقدم مبارزه با ویروس در معرض بیشترین خطر هستند) تزریق خواهد شد یا به آنها در آنچه آزمایش مرحله‌ی ۳ نامیده می‌شود، یک دارونما داده می‌شود.

تسریع این فرایند با ’آزمایش‌های چالشی‘ ممکن است. [در این نوع آزمایش‌ها] دانشمندان معدودی از داوطلبان را واکسینه می‌کنند، منتظر می‌مانند تا در بدن آنها پادتن تولید شود، و سپس برای این که ببینند آیا واکسن از آنها محافظت می‌کند یا نه، با آلوده‌کردن عمدی‌شان، آن‌ها را ’به چالش می‌کشند‘.

از آزمایش‌های چالشی فقط زمانی استفاده می‌شود که بیماری کاملاً قابل‌علاج باشد، نظیر مالاریا یا حصبه. معمولاً به‌چالش‌کشیدن افراد با بیماری‌یی نظیر کوویدـ‌۱۹ که هیچ درمانی ندارد، از نظر اخلاقی اصلاً قابل‌تصور نیست.  برخی متخصصان استدلال می‌کنند ولی در چنین مواقع غیرعادی‌یی، به‌خطرانداختنِ معدودی آدم برای به‌دست‌آوردن نتایج سریع، می‌تواند از رهاکردن میلیون‌ها نفر در برابر خطر، آن هم برای سال‌ها، کارِ اخلاقی‌تر باشد.

دکتر لیپسیچ که اخیراً در مجله‌ی بیماری‌های عفونی مقاله‌یی در دفاع از آزمایش‌های چالشی منتشر کرده می‌گوید: ’اگر شما یک آزمایش چالشی را بر روی چند نفر انجام دهید، به جای این که آزمایش مرحله‌ی ۳ را روی هزاران نفر انجام دهید، کمتر آسیب می‌بینید‘. او بی‌درنگ می‌گوید این را از داوطلبان شنیده است.
بقیه اصلاً با این ایده کنار نمی‌آیند. دکتر لوسی می‌گوید: ’بنظرم این کار خیلی غیراخلاقی است‌ـــ ولی می‌توانم تصور کنم چطور ممکن است به این کار دست بزنیم‘.

به گفته‌ی واکسن‌شناس‌ها خطر پنهانیِ آزمایش‌های چالشی این است که در آنها فقط تعداد انگشت‌شماری داوطلب به‌کارگرفته می‌شود تا معلوم شود که آیا واکسن موجب بهبودی می‌شود یا نه، به همین خاطر ممکن است این مشکلی نادر ولی خطرناک باشد‘.

مایکل تی. اُسترهولم، مدیر مرکز سیاست‌گذاری و پژوهش‌های بیماری‌های عفونی دانشگاه مینه‌سوتا، می‌گوید: ’آزمایش‌های چالشی چیزی درباره‌ی قابل‌اطمینان‌بودنِ واکسن به شما نمی‌گوید. این چه بسا مشکلی بزرگ باشد‘.

دکتر دابلیو. ایان لیپکین، ویروس‌شناس مدرسه‌ی سلامت همگانیِ مِیل‌من دانشگاه کلمبیا، استراتژی دیگری پیشنهاد می‌دهد: حداقل دو واکسن را انتخاب کنید، آن‌ها را، مختصر، بر انسان‌ها تست کنید و آزمایش‌های چالشی را بر میمون‌ها انجام دهید. در همان حال که تست واکسن را بر انسان گسترش می‌دهید تا مشکلات پنهانی را پیدا کنید، فوراً شروع به ساختن واکسن برنده کنید.

متخصصان می‌گویند همان‌قدر که تست یک واکسن دشوار است، تولید صدها میلیون دُز از آن کارِ حتی سخت‌تری است.

دکتر آر. گوردون داگلاس جونیور، رییس سابق بخش واکسن کارخانه‌ی مرک، می‌گوید بیشتر کارخانه‌های واکسن‌سازی آمریکا سالانه فقط ۵ تا ۱۰ میلیون دُز تولید می‌کنند، که آن هم برای ۴ میلیون نوازدی که سالانه متولد می‌شوند و ۴ میلیون نفری که هر سال به سن ۶۵ سالگی می‌رسند لازم است.
ولی اگر واکسنی ساخته شود، ایالات متحده چه بسا به ۳۰۰ میلیون دُز از آن نیاز داشته باشدـــ یا حتی ۶۰۰ میلیون دُز اگر نیاز به دوبار تزریق باشد؛ و همین‌قدر سرنگ.

دکتر داگلاس می‌گوید: ’مردم باید به فکر تولید در مقیاس کلان باشند، با این کار شما می‌توانید خیلی زود تولید انبوه آن را شروع کنید‘.

او می‌گوید کارخانه‌های ساخت واکسن آنفولانزا بزرگ‌اند، ولی آنهایی که واکسن را در تخم مرغ پرورش می‌دهند برای واکسن‌های مدرن که در کِشت سلولی خاصی رشد می‌کنند، مناسب نیستند.

کشورهای اروپایی هم کارخانه‌های واکسن‌سازی دارند ولی آن‌ها را برای شهروندان خودشان لازم دارند. چین صنعت واکسن‌سازی بزرگی دارد، و چه بسا در ماه‌های آینده بتواند آن را گسترش دهد. به گفته‌ی کارشناسان چین شاید بتواند واکسن‌های موردنیازِ ایالات متحده را تولید کند. ولی شاید مشتری‌های گرفتار مجبور شوند هر قیمتی که فروشند طلب کند، بپردازند؛ استانداردهای ایمنی و کاراییِ برخی کارخانه‌های چینی هم ناقص است.

هند و برزیل هم صنعت واکسن‌سازی بزرگی دارند. اگر این ویروس به‌سرعت در بین جمعیت عظیمِ این کشورها گسترش یابد، ممکن است میلیون‌ها تن از شهروندان‌شان را از دست بدهند، ولی با این کار، قبل از ایالات متحده، وسیعاً به ایمنی جمعی دست می‌یابند.
آرتور ام. سیلورستاین، مورخ پزشکی بازنشسته در مدرسه‌ی پزشکی جان هاپکینز پیشنهاد دیگری دارد: دولت چه بسا کارخانه‌های تولید لیکور و آبجو را، که چلیک‌های تخمیر بزرگی دارند، تصرف و استرلیزه کند: ’می‌شود همه‌ی کارخانه‌های مشروب‌سازی را [موقتاً به کارخانه‌ی واکسن‌سازی] تبدیل کرد‘.

  • احتمالاً درمان این بیماری، قبل از واکسن آن، پیدا می‌شود

در کوتاه‌مدت، کارشناسان بیشتر به [دستیابی به] درمان خوش‌بین‌اند تا به واکسن. بسیاری گمان می‌کنند سِرُم‌های دوره‌ی نقاهت [پلاسمادرمانی] می‌تواند مؤثر واقع شود.

تکنیک اساسی‌یی که بیش از یک قرن است از آن استفاده می‌شود، گرفتن خون از بهبودیافته‌ها و سپس تصفیه‌کردن آن برای حذف همه‌چیز جز پادتن‌ها است. همین ایموگلوبینِ سرشار از پادتن است که به بیماران تزریق می‌شود. مانعی که بر سر راه این کار وجود دارد این است که فعلاً افراد کمی برای خون‌گرفتن داریم.

زمانی که واکسن هنوز ابداع نشده بود، پادتن‌ها را در بدن اسب‌ها و گوسفندها ’کِشت‘ می‌کردند. ولی استریل نگه‌داشتنِ آن فرایند کار دشواری بود و پروتئین‌های حیوانی گاهی وقت‌ها موجب واکنش‌های آلرژیک می‌شدند.

بدیل مدرنِ آن، پادتن‌های تک‌تیره یا مونوکلونال است. به گفته‌ی کارشناسان این رژیم‌های درمانی، که اخیراً تا حد غلبه بر اپیدمی ابولا در کنگوی شرقی هم پیش رفتند، به احتمال قوی در کوتاه‌مدت بازی را عوض می‌کنند.

[در این روش] مؤثرترین پادتن‌ها انتخاب می‌شوند و ژن‌های تولیدکننده‌ی آنها را به ویروس بی‌خطری که در مایع کِشت سلولی پرورش داده شده، چسبانده می‌شود. ولی، نظیر واکسن‌ها، پرورش‌دادن و پالایش پادتن‌های تک‌تیره هم زمان می‌بَرَد. روی کاغذ، با تولید بسنده‌ی آن‌ها، می‌شود از این پادتن‌ها نه فقط برای نجات زندگی‌ مردم که برای حفاظت از کادرهای بخش درمان در خط مقدم هم استفاده کرد.

پادتن‌ها می‌توانند هفته‌ها، پیش از آن که تجزیه شوند و از کار بیفتند، دوام بیاورند (دکتر سیلورستاین متذکر می‌شود که مدت زمان آن به عوامل بسیاری بستگی دارد)، ولی آن‌ها نمی‌توانند ویروسی را که از قبل داخل سلول‌ها پنهان شده است، از بین ببرند.

یک قرص پیشگیرانه‌ی روزانه راه‌حلِ حتی بهتری خواهد بود، چون قرص‌ها را می‌شود در کارخانه خیلی سریع‌تر از واکسن‌ها به‌طورمصنوعی تلفیق کرد و ساخت؛ تولید آن از رشد و تصفیه‌ی پادتن‌ها هم سریع‌تر است.

ولی حتی اگر چنین قرصی هم ساخته شود، باید تولید آن را تا حدی افزایش داد که نظیر آسپرین همه‌جا در دسترس باشد و ۳۰۰ میلیون آمریکایی بتوانند روزانه آن را مصرف کنند.

آقای ترامپ چنان از هیدروکسی‌کلروکین و آزیترومایسین نام برده که کنفرانس‌های خبری‌اش به فیلم‌های تبلیغاتی می‌مانَد. ولی همه‌ی متخصصان با دکتر فائوچی موافق‌اند که تا کامل‌شدن آزمایش‌های بالینی هیچ تصمیمی نباید گرفته شود.

برخی‌ها به یاد تست ناقصِ تالیدومید در دهه‌ی ۱۹۵۰ افتاده‌اند که موجب شد هزاران کودک با دست‌وپاهایی معیوب متولد شوند. پس از آن که بسیاری از بیمارانی که دُزهای بالایی هیدروکسی‌کلروکین گرفته بودند به ضربان قلب غیرعادی دچار شدند، چندین مطالعه‌یی که بر روی این دارو انجام می‌شد، متوقف گردید.

دکتر باری می گوید: ’من شک دارم دُز بالای آن برای هیچ کسی قابل‌تحمل باشد، اگر این دارو در بدن انباشته شود ممکن است مشکلاتی برای بینایی فرد پیش‌بیاید. ولی جالب خواهد بود ببینیم آیا هیدروکسی‌کلروکین می‌تواند مثل یک داروی ’پیشگیری پیش از مواجهه‘ (PrEP-like drug) عمل کند‘. او به قرص‌هایی اشاره می‌کند که برای جلوگیری از ابتلا به ایدز استفاده می‌شود.

گزینه‌های دیگر از این هم وحشتناک‌تر است، به‌ویژه ایده‌ی آقای ترامپ برای ترکیب هیدروکسی‌کلروکین با آزیترومایسین.  دکتر لوچیانا بوریو، مدیر سابق آمادگی‌های پزشکی و زیست‌دفاعی شورای امنیت ملی می‌گوید: ’این حرفِ به‌کلی چرندی است. من به خانواده‌ام سپرده‌ام اگر به کووید مبتلا شدم، این ملغمه‌ی ناجور را به خوردِ من ندهند‘.

برخی پزشکان می‌گویند کلروکین ممکن است از بیمارانی که همراه با ذات‌الریه بستری شده‌اند، در برابر طوفان‌های کُشنده‌ی سیتوکین [موارد شدیدِ سندرم آزادسازی سیتوکین. م.] محافظت کند، چون موجب فرونشاندن واکنش‌های ایمنی در بدن می‌شود.

هرچند این احتمال باعث نمی‌شود این دارو، آن‌طور که آقای ترامپ تلویحاً گفته است، از عفونت جلوگیری کند چون هیچ ویژگی ضدّویروسی شناخته‌شده‌یی ندارد.

چندین داروی ضدّویروس، از جمله رمدسیویر، فاویپیراویر و بالوخاویر در برابر کروناویروس آزمایش شده است؛ دوتای آخری داروی آنفولانزا است.

قرار است نتیجه‌ی آزمایش ترکیب‌های مختلفِ [داروهای ضدّویروس] که در چین انجام شده تا ماه آینده منتشر شود، ولی نتایجِ این‌ها احتمالاً کلی نخواهد بود و نتیجه‌ی قطعی‌یی در بر نخواهد داشت، چون پزشکان آنجا بیماران کافی برای آزمایش نداشته‌اند. تاریخ پایانِ بیشتر آزمایش‌هایی که در ایالات متحده انجام می‌شود هنوز مشخص نشده است.

  • خداحافظی با استراتژی ’اول آمریکا‘

تغییراتی که قبلاً تصورناپذیر بود خیلی زود در جامعه‌ی آمریکا روی داده است. در تمام ایالت‌ها همه‌ی مدارس و کسب‌وکارها تعطیل شده و ده‌ها میلیون نفر برای بیمه‌ی بیکاری درخواست داده‌اند. پرداخت مالیات و وام‌ها به تأخیر افتاده و توقیف اموال [به خاطر عدم‌پرداخت] ممنوع شده است.
’چک‌های محرک‘ی که برای تعدیل عواقب این بحران در نظر گرفته شده از همین هفته به حساب افراد واریز شده و همین باعث شده آمریکا موقتاً به یک دولت رفاه بدل شود. غذاکده‌هایی در سراسر کشور در حال بازگشایی است و صف‌های دورـ‌وـ‌درازی در برابرشان شکل گرفته است.
بحران سلامت عمومی در چنین مقیاس عظیمی مستلزم همکاری بین‌المللی در سطحی است که دهه‌ها است تجربه نشده. آقای ترامپ هنوز هم می‌خواهد بودجه‌ی مالی WHO را، تنها سازمانی که قادر است واکنش جامعه‌ی بین‌المللی [به این بحران] را هماهنگ کند، قطع کند.
او بیشترِ امسال را به برانگیختن دشمنی چین گذرانده، کشوری که حالا قدرتمندترین اقتصاد کارایِ دنیا است و چه بسا به تأمین‌کننده‌ی اصلیِ دارو و واکسن بدل شود. چین از این پاندمی برای گسترش نفوذ جهانی‌اش استفاده کرده و می‌گوید به تقریباً ۱۲۰ کشور جهان تجهیزات و وسایل پزشکی ارسال کرده است.

آمریکا از طریق پروژه‌ی ایربریج، عملیات محموله‌های هوایی که جرد کوشنر (داماد ترامپ) مسئول نظارت بر آن است، یکی از اصلی‌ترین گیرندگان [این تجهیزات] است.
همان‌طور که چندین کارشناس متذکر شده‌اند این دیگر آن دنیایی نیست که در آن استراتژی ’اول آمریکا‘ شدنی باشد.

نیکلاس مولدِر، مورخ اقتصادی دانشگاه کرونل، می‌گوید: ’اگر رییس‌جمهور ترامپ به تشدید فعالیت‌ها برای تحقق سلامت عمومی در کشور اهمیت می‌دهد، باید در جستجوی راه‌هایی برای همکاری با چین و متوقف‌کردن اهانت‌هایش باشد‘. او پروژه‌ی آقای کوشنر را ’معکوس قانون وام و اجاره (Lend-Lease)‘ می‌نامد [قانونی که طبق آن دولت ایالات متحده می‌توانست به دولت‌هایی که با آلمان و متحدهان او در حال جنگ بودند، محصولاتِ تولیدشده‌ی جنگی را به‌عنوان وام، در عوض پول نقد، بپردازد یا آن‌که آنها را اجاره دهد. ویکیپدیا.] اشاره‌ی او به کمک‌های نظامی آمریکا به سایر کشورها در طول جنگ جهانی دوم است.

دکتر اُسترهُلم حتی صریح‌تر سخن می‌گوید: ’اگر با گفتارمان چین را از خود دور کنیم، به‌نظرم چین برخواهد گشت و زهر خود را می‌ریزد. اگر آنها نخستین کشوری باشند که به واکسن دست‌می‌یابند چه؟ آنها مختارند آن را به هر کسی بفروشند یا نفروشند. آیا ما جزو اولین دریافت‌کنندگان خواهیم بود؟ چرا باید چنین باشد؟ ‘.

دکتر مولدر خاطرنشان می‌کند که زمانی که این پاندمی تمام شده باشد، بهبود [اقتصاد] ملی چه بسا به سرعت عملی شود. اقتصاد حتی بعد از دو جنگ جهانی هم به وضع سابق خود برگشت.

ارزیابی فشار روانی سخت‌تر خوهد بود. انزوا و فقری که منع تردد طولانی‌مدت به‌بارمی‌آوَرَد، چه بسا میزان خشونت خانگی، افسردگی و خودکشی را افزایش دهد.

حتی چشم‌انداز سیاسی هم ممکن است تغییر کند. در آغاز، این ویروس به ایالات‌های دموکراتی نظیر سیاتل، نیویورک و دیترویت، شدیداً ضربه زد. ولی همپای گسترش آن در سراسر کشور، هیچ ایالتی بی‌نصیب نخواهد ماند.  حتی رأی‌دهندگانِ ایالت‌های طرفدار جمهوری‌خواهان، که آقای ترامپ را بابت فقدان آمادگی آمریکا یا دسترسی محدود به بیمه‌ی سلامت مقصر نمی‌دانند، چه بسا در صورت دیدن مرگ دوستان و بستگان‌شان نظر خود را تغییر دهند.

آقای پویژو در یکی از بحث‌برانگیزترین تحلیل‌ها، در مقاله‌ی تکمیلی‌اش،  "Coronavirus: Out of Many, One"، به تحلیل داده‌های مدی‌کر [سازمان ملی بیمه‌ی اجتماعی آمریکا] و اطلاعات سرشماری‌ها درباره‌ی سن و چاقی در ایالت‌هایی که اخیراً در برابر منع تردد مقاومت نشان داده‌اند و شهرهایی که در ۲۰۱۶ به جمهوری‌خواهان رأی داده‌اند، پرداخت. او نتیجه گرفت احتمال آن که این رأی‌دهندگان از این ویروس بمیرند، ۳۰ درصد بیشتر است.

دکتر مولدر خاطرنشان می‌کند که در دوره‌های پس از دو جنگ جهانی، درآمدها و جامعه برابرتر شدند. صندوق‌هایی که برای سربازان ازجنگ‌برگشته و مستمری بیوه‌های [سربازان کشته‌شده] تشکیل شد، به شبکه‌های امنیت اجتماعی منجر و تمهیداتی نظیر لایحه‌ی G.I و وام مسکن V.A اتخاذ شد، اتحادیه‌ها قدرتمندتر شدند و امتیازهای مالیاتی ثروتمندان ازبین‌رفت.

متخصصان می‌گویند اگر واکسنی ساخته شود که زندگی‌های مردم را نجات ‌دهد، شاید شکِ بسیاری از آمریکایی‌ها به پزشکیِ مرسوم کمتر شود، و پذیرشِ بیشتری نسبت به علم به‌طورکلی، از جمله تغییرات آب‌وهوایی، بروز دهند.

آسمانی آبی‌یی که در دوره‌ی منع تردد بر فراز شهرهای آمریکا می‌درخشد، می‌تواند به اتفاقی حتی همیشگی بدل شود.

* دونالد جی. مک‌نِیل جونیور، گزارشگر علمی، اپیدمی‌ها و بیماری‌های فقرای جهان را پوشش می‌دهد. او در سال ۱۹۷۶ به تایمز پیوست و تا کنون از ۶۰ کشور جهان گزارش تهیه کرده است.

  • این مقاله ترجمه‌یی است از:


https://www.nytimes.com/۲۰۲۰/۰۴/۱۸/health/coronavirus-america-future.html

۱۴ ترجمه دیگر این مترجمان را می‌توانید در این اینجا و لینک‌های زیر آن بخوانید

کد خبر 506864

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۹:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۲
    0 0
    مطالعه کردم جالب وآموختنی بود ....با این وصفیکه گزارش شده خیلی دست پا گیر وخطرناک ....پناه برخدا باشیم که انشالله ضد ویروس کرونا کشف شود وگرنه کارمان زار است
  • علیزاده IR ۱۹:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۲
    0 0
    این مطلب را افراد خوش خیال بخواند که برای مردم تصمیم می گیرند وقتی رهبر مملکت با تجمع مردم در نماز جمعه موافق نیستند پس بقیه باید تغییر روش دهند وتصمیمات رابه عهد متخصیصن واقعی مملکت بگذارند
  • کوروش US ۲۰:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۲
    1 0
    همانطوریکه بزرگان ما گفته اند ما باید مشکلات را اشکارا با مردم در میان بگذاریم تا انها بتوانند تدابیر لازم را بیاندیشند. ایران در منطقه بیشترین مشکلات را با کرونا دارا میباشد و از نظر تعداد مبتلایان و تلفات در منطقه مقام اول را دارا میباشد. در خارج از منطقه چه میگذرد بما ربطی ندارد. ما نباید هر کاری اروپا و امریکا میکنند را کپی کنیم. وضعیت اب وهوا و موقعیت منطقه ای ما کاملا متفاوت است. ما باید مطالعه کنیم و ببینیم کشورهای دیگر منطقه چه تدابیری وضع ‍کرده اند که تا این حد موفق بوده اند و راههای درست را بمردم یاد بدهیم. ما باید هرچه زودتر مقام اولی را در داشتن بیشترین تعداد مبتلایان و تلفات را به مقام اخر برسانیم.